مریم شیعه | شهرآرانیوز؛ اواخر دهه ۴۰ شمسی است. پژوهشگری آمریکایی با یک ضبط صوت نسبتا سنگین، دفترچه پر از نت و چند جمله فارسی نیم بند وارد خراسان میشود. اسمش «استیفن بلوم» و کارش اتنوموزیکولوگ است، (به این معنا که در حوزه موسیقی پژوهشگری میکند)، اما موسیقی را در بستر فرهنگ و زندگی مردم فهم میکند نه در خلأ.
متولد ۱۹۴۲ در اوهایو است؛ کسی که تا دیروز در کلاسهای دانشگاه ایلینوی درباره روش شناسی موسیقی قومی حرف میزد، حالا وسط مشهد و روستاهای خراسان دنبال دوتار و نغمههای محلی را میگیرد. مقالههایی مثل «مفهوم عاشق در شمال خراسان» و «ترانه روستایی و شهری در مشهد» را روی همین سفرها بنا میکند و میبیند که چطور هر چند کیلومتر آن طرف تر، یک مقام و یک روایت دیگر سر بلند میکند. آشنایی او با «ذوالفقار عسگری پور» به مشاهداتش، مسیر میدهد.
عسگری پور متولد ۱۳۱۱ در خلیل آباد کاشمر است. در تربت جام بزرگ میشود و دوتارنوازی است که موسیقی شمال تا جنوب خراسان را میشناسد. میگویند این مرد، هم نوازنده است هم حافظه زنده مقام ها؛ هم رِنگهای قدیم را بلد است و هم روایتهای تازه را. برای بلوم، چنین کسی دقیقا همان در ورودی به جهان موسیقی خراسان است. کسی که موسیقی خراسان را نه فقط به صورت چند ملودی پراکنده، بلکه به شکل یک نظام زنده درک میکند.
عسگریان کسی است که استانی که تمام عمر، صدای دوتارش را به آن قرض داده بود. او را «خداوندگار دوتار خراسان» و «حافظه تاریخی موسیقی مقامی خراسان» میخوانند. او فقط نوازندهای با تکنیک تند و ظریف نبود؛ کسی بود که دهها مقام محلی، روایتهای گوناگون، لهجههای مختلف و شیوههای اجرای خوانندگان متعددی را در خود جمع کرده بود و با دوتار، آنها را زنده نگه میداشت. او نخستین کسی است که پردههای دوتار را از هفت و نه تا به حدود نوزده رسانده و به این ساز، امکان ملودیک تازهای داد.
بلوم ضبط صوت را پیش میگذارد، دکمه قرمز را فشار میدهد و ذوالفقار شروع میکند. او درباره مقامهای حماسی، قصههای عاشقانه، مناجات و رنگهای رقص میگوید. بین قطعه ها، با همان فارسی ساده و لهجه خراسانی، برایش توضیح میدهد که این مقام را کجا میزنند، آن یکی مال کدام قوم است و کجا باید آهسته رفت و کجا باید انگشتها را مثل تگرگ روی سر سیمها ریخت.
برای بلوم، این دیدار فقط یک دیدار ساده نیست، نقطهای است که وقتی سالها بعد در نیویورک و هاروارد از «بخشیهای خراسان»، «عاشق»، «نقش شعر» و «حافظه جمعی» مینویسد، مدام در ذهنش به آن روزها برمی گردد. مجموعهی بزرگ «Stephen Blum Collection of Music from Iranian Khorasan» که امروز در آرشیو هاروارد است، بخشی از همین مواجههها را در خود نگه میدارد؛ تقابل با آدمهایی مثل ذوالفقار عسگری پور که بدون آن ها، تئوریهای بعدی بلوم روی کاغذ خشک میماند.
کودکی اش با صدای دوتار پدر میگذرد؛ پدری که خودش دوتارنواز چیره دست است و از هفت سالگی، ساز را میگذارد روی زانوی پسرش، ذوالفقار. انگشتهای کوچک ذوالفقار هر شب در کنار پدر روی سیمها سر میخورند و تا نوجوانی، خانه شان چیزی شبیه کارگاه موسیقی است. جوان که میشود، دیگر فقط «پسر فلانی» نیست؛ خودش نوازنده است.
زندگی اش سیار است؛ میان کاشمر، تربت جام، تایباد، روستاهای حاشیه مرز تا شمال خراسان جابه جا میشود. این رفت وآمدها باعث میشود مجموعهای کم نظیر از مقامها و شیوههای مختلف را در سینه داشته باشد؛ از مقامهای حماسی و رزمی تا نقالی ها، از آوازهای عاشقانه تا منقبت ها.
در همین سال هاست که دست به ساز هم میبرد؛ روی بدنه دوتار کار میکند و آرام آرام تعداد پردهها را زیاد میکند. سالها بعد، وقتی پای ضبطهای حرفهای به منطقه باز میشود، نام ذوالفقار پای دهها آلبوم مینشیند؛ از مجموعههای «موسیقی تربت جام» تا ضبطهایی در کنار نورمحمد درپور، غلامعلی پورعطایی و دیگر خوانندگان و دوتارنوازان نامدار.
استاد ذوالفقار عسگری پور آذر۱۳۹۳ و بعد از مدتها کسالت، چشم از جهان بست. از جمله دستاوردهای او میتوان به کسب کسب دیپلم افتخار سومین، چهارمین، پنجمین و هفتمین جشنواره موسیقی فجر و اجرای برنامه در کشورهای ایتالیا، فرانسه، سوییس، هلند و بلژیک اشاره کرد.
حضور او در ضبطها و آلبومها اجازه داد که صدا و سبک اش زنده بماند. بیش از صد آلبوم تربت جامی که امروز نه فقط در ایران، بلکه روی پلتفرمهای جهانی هم قابل شنیدن است. در کنار آرشیوهای جهانی، آرشیو دیگری هم هست که نه در دانشگاه هاروارد و بسترهای موسیقی که در حافظه شنیداری مردم خراسان نقش بسته است.
ذوالفقار عسگری پور امروز دیگر دوتارش را روی زانو نمیگذارد، اما هر بار که سیمهای دوتار خراسانی محسن پسرش و نسل بعدی یعنی ابولفضل نوه اش در تربت جام، کاشمر، مشهد یا هر جای دیگری به صدا درمی آید، بخشی از آن صدا، به او برمی گردد؛ به کودکی که در خلیل آباد پای دوتار پدر نشست، جوانی که راههای خراسان را با سازش طی کرد و مردی که توجه جهان را به موسیقی اصیل خراسان جلب کرد و رفت.
منابع: ویکی پدیا دو شخصیتی که از آنها نام برده شد (Stephen Blum)، وبلاگ کانون هنرمندان تربتجام، همشهری آنلاین، سایت کتابخانه دانشگاه هاروارد